"سودها" ناشی از نبوغ و ضریب هوشی بالا و "ضررها" نشانه ناکارآمدی همه، به غیر از خودمان
به گزارش بورس نیوز، یکی از موضوعاتی که در هفتههای گذشته، در بسیاری از وبسایتها و کانالهای تلگرامی فعال در حوزه بازار سرمایه به آن پرداخته شده، نقش ریاست سازمان بورس، دولت و مجلس در شرایط کنونی بازار سرمایه میباشد. حال بیایید با هم از منظر و نگاهی متفاوت به این مسئله نگاه کنیم:
البته همانگونه که بسیاری از فعالین بازار سرمایه میدانند هجمه به روسای سازمان بورس در شرایط رکود بازار سرمایه مربوط به امروز و دیروز و سال گذشته نیست بلکه این موضوع به عادتی کهنه و ناراحت کننده در بازار سرمایه کشور تبدیل شده است.
به عبارتی اگر شما در سه سال گذشته "گری گنسلر" رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا هم به عنوان ریاست سازمان بورس ایران معرفی میکردید، تا امروز شاهد تقدیم هزاران هزار ناسزا، شب نامه، لابی گری برای عزل و ...، به وی بودیم. اصلا انگار ما ایرانیها عادت کرده ایم که در هر شرایطی به دنبال مقصری به غیر از خودمان بگردیم.
شاید نگارنده نیز با نوع انتخاب، مدارک تحصیلی و سابقه علمی و مدیریتی آقای عشقی به عنوان ریاست سازمان بورس موافق نباشد و در جای خود نیز انتقادات بسیاری به عملکرد ایشان هم وارد است، اما اینکه تنها ایشان مقصر اصلی رکود و افت قیمت سهام شرکتها و زیان عدهای از سهامدار باشند، فرضیه مضحکی است که تنها در بازار بورس ایران خریدار دارد.
بی شک یکی از بزرگترین نشانههای بلوغ روانی و پختگی در انسان ها، مسئولیت پذیری و پذیرش نقش خود در مشکلات به وجود آمده است که متاسفانه عدم مشاهده این رفتار نه در بازار بورس، بلکه در بسیاری از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، نشان دهنده عدم بلوغ طیف وسیعی از هموطنانمان میباشد.
مصداق این موضوع و عدم پختگی فکری را به راحتی میتوان در به وجود آمدن جوی عجیب علیه ریاست سازمان بورس و شانتاژ عجیبتر رسانهها وبعضی از کانالهای مرتبط به بورس در روزها و ماههای گذشته مشاهده نمود.
در این راستا، احتمالا شکل گیری نظر سنجیهایی با محتوای یافتن مقصر اصلی شرایط بازار سرمایه کشور از میان دولت، مجلس و رئیس سازمان بورس در وبسایتها و کانالهای تلگرامی که مدیران آنها دم از روشنفکری و تسلط به تحلیل شرایط دارند، ناشی از ۳ موضوع میباشد:
۱- یا این دوستان به واسطه جذب مخاطبان بیشتر، به نشر موضوعاتی عامه پسند و فاقد پشتوانههای علمی میپردازند که در این صورت ادعای روشنگری، روشنفکری و علم محور بودن اظهارات این دوستان، با سوالاتی جدی روبروست.
۲- یا هنوز این دوستان به مانند بسیاری دیگر از سرمایه گذاران آماتور فعال در بازار سرمایه، به دنبال توجیه نمودن عدم سودآوری سهام و صنایع معرفی شده (سیگنال فروشی) توسط خودشان میباشند. (به عنوان مثال علاقه وافر و تبلیغات یکی از این دوستان به صنعت بانکداری جالب توجه میباشد)
۳- شاید این عزیزان هنوز به بلوغ روانی و علمی نرسیده اند و متاسفانه با باورهای نادرست خود به بسیاری از فعالین آماتور بازار سرمایه آدرس غلط میدهند.
"سودها" ناشی از نبوغ و ضریب هوشی بالا و "ضررها" نشانه ناکارآمدی همه، به غیر از خودمان
سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ را به یاد آورید، شاید در آن زمان به واسطه رشد عجیب و خجالت آور قیمت بسیاری از سهام شرکتهای بی کیفیت از هر ۱۰ نفر فعال در بازار سرمایه، ۹ نفر آنها حتی نام رئیس سازمان بورس را هم نمیدانستند.
چرا که احتمالا به دست آوردن سودهای بادآورده و یک شبه تعداد کثیری از سرمایه گذاران بازار بورس به نحوه مدیریت رئیس سازمان بورس ربطی نداشت و عمدتا ناشی از:
• سطوح ضریب هوشی بالا در حد بزرگترین دانشمندان دنیا
• قدرت بالای تحلیل، نبوغ خارق العاده در آنالیز روند قیمت سهام
• ارتباطات گسترده در حدی که با یک یا دو واسطه به وزیر اقتصاد وصل بودند
• انباشت بالایی از علوم مالی، اقتصادی، مالی رفتاری، کامپیوتر
بود. اما به ناگاه و با فروکش کردن هیجانات و تخلیه حباب قیمتی بسیاری از سهام در بازار سرمایه، همان نخبگان، نوابغ و اساتید علوم مالی، امروز اصلیترین مدعیان مدیریت ضعیف رئیس سازمان بورس میباشند.
آیا میزان ضریب هوشی بالا و قدرت بالای تحلیل شرایط و ارتباطات گسترده این دوستان نتوانست سیگنال خروج از سرمایه گذاری در بازار سهام را برای این دوستان صادر کند. حالا دیگر همه مشکلات و ضررهای شناسایی شده در پرتفوهای بورسی این اساتید سابق، مربوط به ضریب هوشی آقای عشقی است تا ضریب هوشی خودشان؟
داستان شاگرد نانوایی که با جمع آوری پول مردم یک روستا به واسطه توان ایشان در نحوه خرید و فروش و معامله سهام در کدهای آنلاین را به خاطر دارید؟ کسی امروز از آن شاگرد نانوا و یا بسیاری از کسانی که سرمایههای مردم بیچاره را نابود کردند خبری دارد؟ شاید او هم مقصر را دولت روحانی، رئیس بانک مرکزی، دولت رئیسی و آقای عشقی میداند.
شاید بهتر باشد همانگونه که همیشه سهم بالایی از پیروزی هایمان را به تواناهایی های خودمان نسبت میدهیم، حداقل ۱۰ تا ۲۰ درصد از شکست هایمان را هم خودمان به گردن بگیریم.
آقای عشقی مقصر است، چون دستمان به کسی دیگر نمیرسد:
بهتر است برخی از مدعیان بازار سرمایه همانند ما، نگاهی به وظایف ریاست سازمان بورس بر اساس اساسنامه این سازمان بیاندازند:
الف - اجرای مصوبات شورا و هیات مدیره.
ب - انجام هر نوع معامله قطعی، شرطی، رهنی، اجاری و انعقاد کلیه قراردادها به نام سازمان و تغییر و ..
پ - اقامه و تعقیب و دفاع از هرگونه دعوی اعم از حقوقی (مدنی) و کیفری و ثبتی و ... و انصراف...
ت - افتتاح حساب به نام سازمان نزد بانکها و موسسات مالی.
ث - تهیه و تنظیم بودجه، ترازنامه، حساب درآمد و هزینه، برنامهها.
ج - اتخاذ تصمیم نسبت به کلیه امور جاری سازمان که در این اساسنامه صراحتاً جزو وظایف ...
چ - انجام سایر وظایف و ماموریتهایی که از طرف شورا یا هیات مدیره به وی محول میشود.
آیا شما جایی در وظایف ریاست سازمان بورس، وظیفهای با موضوع افزایش سودآوری شرکت ها، کمک به رشد غیر منطقی بازار سرمایه، اصلاح پرتفوی بورسی و کمک به رشد سهام معرفی شده از سوی لیدرهای تلگرامی نظیر کلاغ خبرچین، پلنگ اصفهان، کاظم بنیادی و ...، میبینید؟
به راستی به غیر از فعالیتهای نظارتی (که اتفاقا از دید نگارنده نیز از نقاط ضعف برجسته و غیر قابل چشم پوشی ایشان میباشد) چه انتظاری از ریاست سازمان بورس دارید؟
آیا کسی میتواند از دوستانی که به واسطه سیگنالهای منتشره در فضای مجازی و یا سوپر مارکت محله زندگیشان سهم میخرند بپرسید که شما که حتی نمیدانید سهام چه شرکتی را در چه صنعتی خریداری کردی، چه انتظاری از رئیس سازمان بورس دارید؟
بیایید برخی از موضوعات و ضعفهایی که به آقای عشقی منتسب میشود را موشکافانهتر بررسی کنیم:
۱- جنگ غزه و عرضههای سنگین در روزهای گذشته:
انتشار نظر سنجیهای عملکردی در خصوص آقای عشقی در کانالهای تلگرامی و سایتهای بورسی، پس از جنگ غزه به اوج خود رسیده است.
نگارنده میپرسد، آیا جنگ و درگیری بین یکی از گروهکهای تحت حمایت ایران با کشور جنایتکار اسرائیل که میتواند باعث تغییر چشمگیر معادلات سیاسی و بین المللی ایران گردد، نمیبایست تاثیری در رفتار سرمایه گذاران بازار سهام و افزایش عرضهها داشته باشد؟
آیا مسئولیت روابط بین المللی ایران با دیگر کشورها که تاثیرات فراوانی هم در زمینه سرمایه گذاری و بازار سهام کشور دارد بر عهده جناب عشقی است و یا وزیر امور خارجه، رئیس جمهور و رهبر جمهوری اسلامی در این خصوص تصمیم میگیرند؟
۲- نرخ خوراک پتروشیمیها:
علی رغم عملکرد بسیار ضعیف نهادهای نظارتی در موضوع دسترسی برخی ذینفعان بازار سرمایه به رانت خبری مرتبط با نرخ خوراک واحدهای پتروشیمی، آیا آقای عشقی مسبب افزایش نرخ خوراک بوده است؟ آیا ایشان و اعضای شورای عالی بورس خود را به هر دری نزدند تا جلوی اجرایی شدن این مصوبه را بگیرند؟
با توجه به بودجه ضعیف ارائه شده و عدم کاهش موثر هزینههای دولت متناسب با درآمدهایش در سال ۱۴۰۲، به نظر شما نقش رئیس سازمان برنامه و بودجه و شورای اقتصادی دولت در موضوع افزایش نرخ خوراک واحدهای پتروشیمی با هدف جبران بخشی از کسری بودجه، پررنگتر است یا آقای عشقی؟
۳- افزایش شدید زیان خودروسازان و تلاطمهای بازار سرمایه:
به نظر شما سوء مدیریتهای موجود در بدنه شرکتهای ایران خودرو و سایپا به آقای عشقی ربط دارد و آیا ایشان میتواند شخصا به بهود کیفیت و به سود رساندن این دو شرکت کمک نماید تا شورای رقابت از مواضع خود کوتاه بیاید؟
از نگاه نگارنده شاید یکی از نمادهای عملکرد ضعیف ایشان در دوران مدیریتی اظهار نظرها و حمایتهای همه جانبه ایشان از فروش خودرو در بورس کالا و یا قیمت گذاری محصولات دو شرکت خودروسازی ایرانخودرو و سایپا میباشد.
این همه اظهار نظر و دفاع از نوع تولید این دو شرکت شاید به مذاق بسیاری از فعالین بازار سرمایه خوش بیاید، ولی از نگاه نگارنده در شان ریاست یکی از مهمترین نهادهای اقتصادی کشور نیست؛ بنابراین چه در زمینه خروج معاملات خودرو از بورس کالا و چه در زمینه قیمت گذاری محصولات خودرو سازان، نهادهای تصمیم گیرنده دولت (وزارت صنعت) و شورای رقابت میباشند و نه رئیس سازمان بورس.
سخن آخر:
احتمالا شما نیز افراد بسیار زیادی را دیده اید که در مسیر مسافرت به شهرهای شمالی کشور بارها و بارها زبالههای خود را در کنار جاده ها، درختان و ...، پرتاب میکنند، اما با دیدن زبالههایی در ساحل دریا به اکثر مسئولین کشور به دلیل کوتاهی در نظافت ساحل، ناسزا میگویند.
چرا همیشه تمام مشکلات ناشی از حکومت، دین، دولت، مدیران و ...، است و خودمان در مشکلات هیچ نقشی نداریم؟ چند نفر از متضررین بازار سهام در سالهای ۱۳۹۲ یا ۱۳۹۹ به دنبال یافتن راهها و مطالعه استراتژیهایی برای مدیریت سرمایه، حد ضرر و یا فروش به هنگام سهام، رفته اند؟ چند درصد از این عزیزان برای ارتقاء سواد مالی و علوم سرمایه گذاری خود کوشیده اند؟ آیا هنوز هم معتقدیم که ریشه تمام شکستها و زیانهای شناسایی شده در پرتفوی سرمایه گذاریمان ناشی از ضعف مدیریتی دیگران میباشد؟
حال شما بگوئید سهم ما در کاهش سرمایه مان بیشتر است یا آقای عشقی؟
""میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم، اما میگویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقواست""
خوب جناب عشقی شما که مدرکت مرتبط نیست و نشان داد در این مدت هم که کار بلد نیستید پس حتما شما......
قطعا امثال آقای محمد رضا پور ابراهیمی(مافیای بورس) کسی در راس قرار می دهیند که بله قربان گو باشد.
رشد صندوقهای قارچ گونه
عدم شفافیت سازمان بورس در خصوص اخبار
همگی ضعف مدیریت بورس است نه سهامداران
لطفا از مسئولان نظارتی سازمان بورس پیگیری کنید علت ممنوعیت معاملات آنلاین در کارگزاری اطمینان سهم از اول شهریور 1402 تا آبان 1402 چیست؟هنوز این ممنوعیت معاملات هر روز از طریق سایت آنلاین کارگزاری توسط مدیر معاملات برای همه سهامداران آنلاین اعلام میشود.
متاسفانه پذیرش کارگزاری اطمینان سهم پاسخگوی سهامداران نیستند.در شهرستانها نمایندگی ها پاسخگو نیستند.
این چه وضعی است اگر کارگزاری تخلف کرده اعلام کنند تعطیلش کنند.اگر هم تا مدت خاصی محدودیت معاملات دارد اعلام عمومی کنند.
در بسیاری از شهرستانها فقط یک کارگزاری وجود دارد و مردم مجبورن فقط از آن کارگزاری پیگیر سهامشان باشند.
خیلی ها سهام خریده اند و الان نمیتوانند فروش بزنند و کارگزاری اطمینان سهم هم اجازه تغییر ناظر نمی دهد.
لطفا پیگیری و اعلام عمومی کنید.باتشکر
اینکه جنابعالی می فرمایید در ایجاد مشکلات همه ما مقصر هستیم گزاف نگفته ای > اما مدیریت خیلی تاثیر دارد : بنده همین قدر می دانم که تعداد برگه سهام یک شرکت مشخص است و بازار را هم میبینم که قیمت محصولات عرضه شده از آن شرکت روز به روز بالا می رود پس هیچ دلیل ندارد که شرکت زیان ده باشد و سهام افت کند مگر اینکه ارزش واقعی سهام در موقعیکه وارد بورس شده باشد غیر واقعی بوده باشد و هیچ دلیلی نمی توان پیدا کرد که ارزش عرضه اولیه بعد ازمدت کوتاهی از ارزش پایه کمتر شود مگر آقایانی که ارزش پایه را قیمت گذاری کردن قیمت واقعی نباشد و اینکه مسئولین متاسفانه سواد لازم را در جایی که قرار گرفته اند ندارند واقعیت امروز کشور ماست و غیر قابل انکار است و مطمئن باش که تاثیر یک مدیر توانمند از من یک شخص عادی بسیار بیشتر است
آنوقت معلوم میشه که کی باسواده اگر اینحجم از مزاحمتی که برای نظرات خود مردم درست میکنند
وقتی باب میل نیست جوری آبروی صاحب نظرانی که خیلی قصد دارن از مابهتران معرفی کنند خودشان یموقع دیدن یه چیزی مطرح شد که شعوریکه تلافی جویی را بجای شنیدار ترجیح میده از خجالت جلوی همین ملت آب بشه بره زیر زمین ،
ملت خیلی نجابت هم بخرج دادن بازیچه همین کارشناسانی که براشون credit صادر کردید شدند
در سال ۹۹ در همون سال نودونه همین افراد واجد شرایط سازمان بورس سیگنالهایی دادن که با همان علم سازگار نیست
تک تکش هم موجوده فکر کنم آبرویی برای خیلیا نمونه ،یا آن ..که هر هفته بیست تا سهم لیست میکنه قیمت میده از مدیران ..بورسه
بعد صفحه اینستاگرامی داره و تهش مینویسه صرفا نظر شخصی و هزار بند و تبصره میاره این با سواده ،باشعوره این جاش تو طویله م نیست یه همچنین احمقی که از ..بورسم هست
میاد لیست میده سهم معرفی میکنه برای عموم تهشم
مسئولت نظرات را با خود مردم میگذاره چه قدر مردم بی احترامی تحمل کنند ،
فقط باید تملق باشه که بشه منطق و سواد و دانش، طرف کارشناس بورسه با معدل ۱۶ از دانشگاه نراق من سه تا جوان عالی رتبه علوم انسانی میارم ایشانم بیاد از ده تا سوال دوتا سوال را جواب دادن و خیس عرق نشد چهل کیلوگرم وزن کم نکرد همونجا میگیم باسواد ،با مردم از سر لج درآمد نهایت همون بیسوادی و بیشعوری اون افرادیه که در بالا نکوهش میکنید خودشون اول صف اند وقتی پشت تلفن کارگزاری بجای کارخودش مزاحمت اطلاعات شخصی کاربران را انجام میده که رکوردش دست متخصص آی تی ثبته اینا سواده اسمش، حق دفاع تک تک اینا محفوظه بشرطی که تجادل نداشته باشند با مردم مردم مریض نیستند اینقدر از عده ای فاقد اخلاق سراسر عقده منزجر باشند!
مردم انفدر باسواد هستند با دوکلام بفهمند طرف کیه ولی اونی از تریبونی اتفاقا از کارگزاریهای بورس در سال نود ونه سهمی را به مردم میگه تا ۲۰۰۰۰۰ تومان میره ،اینو هم مقاله ای داری راجبش بنویسی بورس نیوز؟
یا تریبون عقده گشایی افرادی شده که سواد شخصی و فرهنگی زیر صفر دارند که اینقدر بغض براتون انشاء کرده اند!
آنوقت معلوم میشه که کی باسواده اگر اینحجم از مزاحمتی که برای نظرات خود مردم درست میکنند
وقتی باب میل نیست جوری آبروی صاحب نظرانی که خیلی قصد دارن از مابهتران معرفی کنند خودشان یموقع دیدن یه چیزی مطرح شد که شعوریکه تلافی جویی را بجای شنیدار ترجیح میده از خجالت جلوی همین ملت آب بشه بره زیر زمین ،
ملت خیلی نجابت هم بخرج دادن بازیچه همین کارشناسانی که براشون credit صادر کردید شدند
در سال ۹۹ در همون سال نودونه همین افراد واجد شرایط سازمان بورس سیگنالهایی دادن که با همان علم سازگار نیست
تک تکش هم موجوده فکر کنم آبرویی برای خیلیا نمونه ،یا آن ..که هر هفته بیست تا سهم لیست میکنه قیمت میده از مدیران ..بورسه
بعد صفحه اینستاگرامی داره و تهش مینویسه صرفا نظر شخصی و هزار بند و تبصره میاره این با سواده ،باشعوره این جاش تو طویله م نیست یه همچنین احمقی که از ..بورسم هست
میاد لیست میده سهم معرفی میکنه برای عموم تهشم
مسئولت نظرات را با خود مردم میگذاره چه قدر مردم بی احترامی تحمل کنند ،
فقط باید تملق باشه که بشه منطق و سواد و دانش، طرف کارشناس بورسه با معدل ۱۶ از دانشگاه نراق من سه تا جوان عالی رتبه علوم انسانی میارم ایشانم بیاد از ده تا سوال دوتا سوال را جواب دادن و خیس عرق نشد چهل کیلوگرم وزن کم نکرد همونجا میگیم باسواد ،با مردم از سر لج درآمد نهایت همون بیسوادی و بیشعوری اون افرادیه که در بالا نکوهش میکنید خودشون اول صف اند وقتی پشت تلفن کارگزاری بجای کارخودش مزاحمت اطلاعات شخصی کاربران را انجام میده که رکوردش دست متخصص آی تی ثبته اینا سواده اسمش، حق دفاع تک تک اینا محفوظه بشرطی که تجادل نداشته باشند با مردم مردم مریض نیستند اینقدر از عده ای فاقد اخلاق سراسر عقده منزجر باشند!
مردم انفدر باسواد هستند با دوکلام بفهمند طرف کیه ولی اونی از تریبونی اتفاقا از کارگزاریهای بورس در سال نود ونه سهمی را به مردم میگه تا ۲۰۰۰۰۰ تومان میره ،اینو هم مقاله ای داری راجبش بنویسی بورس نیوز؟
یا تریبون عقده گشایی افرادی شده که سواد شخصی و فرهنگی زیر صفر دارند که اینقدر بغض براتون انشاء کرده اند!
بهرحال از دلایل رفتن اعتماد در سهامداران همین مدیران نالایق دولتی هستند که فقط به فکر حقوق سرماه خود هستند و ذره ای شجاعت و تعصب بابت این بازار ندارند .
کافیست به رئیس اتحادیه املاک مراجعه کنید که چگونه از ارزشمندی ملک دفاع می کند و.... این روش های دفاع از نجومی بگیران نخ نما شده